....من و تو | ||
سلام بهونه ی قشنگ من برای زندگی ... آره بازم منم همون دیوونه ی همیشگی ! فدای مهربونیات چه میکنی با سرنوشت؟؟!!! عشق من ، اونی که بدون اون نمیتونم نفس بکشم بازم به عشقم شک کرده! بازم دیوونه شده و پاک قاطی کرده! میگه که میترسه منو از دست بده ... میگه باید حواسم به کارام باشه! نمیدونه که من بدون اون میمیرم! البته شایدم میدونه ولی نمیخواد باور کنه! بازم می نویسم که بدونه! که بدونه من فقط به عشق اونه که زنده ام و نفس میکشم! من بدون اون هیچم ... مثل یه دفتر خالی ... مثل یه دخترک تنها و سرگشته! مثل......... خیلی چیزای دیگه که بدون نفس کشیدن میمیرن! من فقط اونو دارم و اون فقط منو ... چه زیباست حس یکی بودن ... حس بدون هم مردن! حس ... حس ... حس ... حس وابستگی و از همه مهمتر حس ....... عاشقی!!!!! [ سه شنبه 89/11/26 ] [ 1:12 صبح ] [ سارا ]
قاب عکستو زدم جای ساعت دیواری خیلی دوست دارم نفسم ... ولنتاینت مبارک !!!
[ دوشنبه 89/11/25 ] [ 12:32 صبح ] [ سارا ]
[ یکشنبه 89/11/24 ] [ 12:49 صبح ] [ سارا ]
دستانت دور کمرم قُفل می شود ... ... و من عشق بازیمان را به رُخ در و دیوار اتاق می کشم ... [ سه شنبه 89/11/19 ] [ 1:59 صبح ] [ سارا ]
[ پنج شنبه 89/11/14 ] [ 8:55 عصر ] [ سارا ]
|
||
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : PersianSkin ] |