....من و تو | ||
پنج شنبه 29/10/1390..... روز مرگ....روز جون دادن... روز اشک ریختن... روز غم.... شروع تنهایی... روز جدایی... روز خداحافظی... با تمام زیباییش روز خیلی سختی بود روزی بود که دیگه نمیتونستم جلوی اشکامو بگیرم، حتی جلو مردم اشکام میومد رو صورتم
میدونم یه روز مثل سگ پشیمون میشم...
کوله بار سفرت رفت و نگاهم را برد نه تو دیگر هستی نه نگاهی که در آن دلخوشی ام سبز شود سایه می داند که به دنبال نگاهت همچو ابر سر گردانم هیچ کس گمشده ام را نشناخت تابش رایحه ای خبر آورد کسی در راه است چشمی از درد دلم آگاه است تو مرا می فهمی من تو را می خواهم و همین ساده ترین قصه ی یک انسان است تو مرا می خوانی من تو را ناب ترین شعر زمان می خوانم و تو هم می دانی تا ابد در دل من میمانی...
شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم
تو را می سپارم به دامان دریا
خداحافظ ای قصه ی عاشقانه
خداحافظ ، تو ای همپای شب های غزل خوانی
[ جمعه 90/10/30 ] [ 9:39 عصر ] [ دارا ]
کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه " حالت چطوره؟ "
و تو جواب میدی "خوبم"
کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه:
" میدونم خوب نیستی (اونم فقط تو باشی) [ شنبه 90/10/24 ] [ 4:47 عصر ] [ دارا ]
قسمت آدمها با هم خیلی فرق داره
آخر راه اومدن با روزگار گره کوریه که بخت منه
که تموم اتفاقای بدش شاهد زندگی سخت منه
[ شنبه 90/10/24 ] [ 4:38 عصر ] [ دارا ]
برای دلم گاهی مادری مهربان می شوم دست نوازش بر سرش می کشم و می گویم: غصه نخور عزیزکـــــــــــــم می گذرد ...
برای دلم گاهی پدر می شوم خشمگین می گویم: بس کن دیگر بزرگ شدی ...
گاهی هم دوستی می شوم مهربان دستش را می گیرم و می برمش به باغ رویا، کنار تو....
دلم از دست من خسته است!!! [ چهارشنبه 90/10/21 ] [ 4:33 عصر ] [ سارا ]
اگه که خالیه دستام اگه که هیچی ندارم عوضش برای تو یه قلب دیوونه که دارم اگه که تورو گرفتن اگه که تو داری میری
[ سه شنبه 90/10/20 ] [ 1:31 عصر ] [ سارا ]
|
||
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : PersianSkin ] |