....من و تو | ||
تـــو را دوست میدارم . . .
ز تلخی سکوتت من چه بگویم / همان بهتر که از غم ها نگویم تو کاری کرده ای با بی وفایی / دگر از عشق خود با کَس نگویم . . . میان آمدن و رفتن مانده ام بی تو، نه پای رفتنی است و نه حوصله ی برای ماندن . . . فاصلهی زمین تا آسمان را آسمان پُر میکند فاصلهی من تا تو را، تو . . .
من شکستم تا تو را عاشق کنم / بعد من باران فقط آب است و بس در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟ مثل آرامش بعد از یک غم ، مثل پیدا شدن یک لبخند مثل بوی نم بعد از باران ، در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟ من به آن محتاجم !
دل آرام را بی تاب میکنی ، دل بی تاب را آرام آخرش نگفتی: تو ، دردی یا درمان ؟
این بار که آمدی دستانت را روی قلبم بگذار تا بفهمی این دل با دیدن تو نمی تپد میلـــرزد . . . [ جمعه 91/10/8 ] [ 2:20 عصر ] [ دارا ]
|
||
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : PersianSkin ] |